Web Analytics Made Easy - Statcounter

حالا از یک سو دنیای بی‌زهرای علی شروع شد؛ علی مظلوم، علی غریب، علی تنها...و از سوئی دیگر، دردانه رسول الله بیشتر از قبل دلشوره علی دارد...دلشوره کوفه، مدینه،کربلا...تا کربلای چهار، پنج... غزه، لبنان، زینبیه... تا فرودگاه بغداد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مصباح‌الهدی باقری پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع) در یادداشتی در رابطه با شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) نوشت:

پرده اول

در خانه را زدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از پشت در صدای بلند و رسایی آمد. صدای پدر بود، مثل همیشه گرم. در را باز کرد. انگار همه مهر در آستانه در ایستاده بود. خوشرو و با لبخندی ملیح دختر را نظاره کرد. فرشتگان از گرمای محبت ملاقات  پدر و دختر، بار دیگر پر از ذکر و شکر و وجد و بهجت شدند. پدر در گوشه‌ای از این خانه ساده اما رویایی  آرام گرفت و نشست.هنوز بو و رایحه مادر می داد خانه بدون خدیجه؛ از عطر و ریحان دختر. دختر به مقابل پدر آمد و با اذن از او، مقابلش نشست. حالا هر دو به هم نگاه می‌کردند و از نور هم چشم‌شان روشن می‌شد. پدر برای دختر سایه‌بانی بود و دختر برای پدر، مادری می‌کرد. پدر از  عظمت خدا می‌گفت و دختر الله اکبر می گفت. پدر از پاکی و صافی معبود می‌خواند و دختر سبحان الله می‌خواند. پدر از شکر نعمت‌ می‌گفت و دختر الحمدلله را از نای جان برمی‌آورد...حالا همه عالم با تسبیح او، بندگی می‌کنند.

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

جدیدترین خبرها و تحلیل‌های ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)

پرده دوم

دختر "قَبِلتُ" را گفت. پسرعمو که حالا همسر شده، انگار هر چه از عالم خواسته را خدا یکجا به او عطا کرده. با اینکه فرزند کعبه همه وجهه همتش را طاعت و رضایت خدا و رسولش قرار داده بود، حالا این طاعت را وقف نگاه و خواست خدایی دختر رسول خدا می‌داند. پدر عقد الهی‌شان را خواند و پیوند مبارک‌شان زمین و آسمان را غرق در نور و شادی کرد.عجب سفره عقدی؛آسمانی روی زمین. اولین نجواهای عاشقانه دو دلداده که غیر خدا را در هیچ وقت و کاری نمی‌بینند، شنیدنی است. دیگر از این عشق پاک‌تر و خالص‌تر عالم به خود نمی‌بیند. زمان دوست دارد در بهترین نقطه خود، متوقف شود. انگار می‌داند از پس این شیرینی مطلق، چه تلخی‌های ناگواری است. پس می‌خواهد بایستد. دو دلداده معصوم خوب به وجنات هم چشم می‌دوزند. هر دو حیا و عفت دیگری را صید چشم و قلبشان می‌کنند. هر دو صبوری و مهجوری را آینه هم می‌شوند و هر دو آرام جان هم می‌گردند.ناب‌ترین خانواده خلقت،نبض می‌زند...گوش‌تان را تنظیم کنید.هنوز این نبض شنیده می‌شود؛پر از مودت و رحمت..

پرده سوم

فرشتگان و مُوَکلان نوری را می‌بینند که تا کنون عالم به خود ندیده است. اسباب حیرت و سرگشتگی، اهالی آسمان را در برگرفته. هر لحظه این نور، ساطع‌تر و درخشان‌تر می‌شود تا قمر منیر، بدر کامل شود:

 ثُمَّ اَتَیتُ نَحْوَ الْکساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَن اَکونَ مَعَکمْ تَحْتَ الْکساَّءِ قالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا بِنْتی وَیا بَضْعَتی قَدْ اَذِنْتُ لَک...[1]

تمام عالم محو این درخشندگی است. انگار قیمتی‌ترین جواهر عالم در این نقطه با هم زیر عبای پدر جمع شده‌اند: دیگر نمی‌شود صبوری کرد. فرشتگان به هم نگاه می‌کنند و دنبال جواب می‌گردند.چیست این بهشت نورانی؟چیست این نور رحمانی؟به امین وحی می‌نگرند و همه اعتبارشان را در ملک مقرب و فرشته امین می‌بینند.از او می‌خواهند قدم پیش بگذارد و گره بگشاید.

 او می‌پرسد: یا رب و من تحت الکساء؟ می‌شنود: هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها...

دیگر طاقت نمی‌آورد.نور می‌کشدش.نور می‌خواندش.می‌خواهد در جمع آنها حاضر شود. انگار گمشده‌ای دارد. منتظر اذن است.ندا می‌آید و به پاس همه عبادت‌ها و امانت‌ها، به او ردای لیاقت عطا می‌شود. بهشت را به مقصد بیت النور ترک می‌کند تا در خانه دختر زیر عبای پدر با برگزیدگان عالم و آدم آرام بگیرد و حامل سلام و تحیت و اکرام عرش باشد. حالا ملک امین اولین آرام گرفته جمع گرم خانواده متطهر است. از این پس عالم نیز لیاقت یافت تا به این جمع، آرام یابد:

ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الآَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکةُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلی اَنْ یتَفَرَّقُوا..[2]

پرده چهارم                                                            

دختر بر بالین پدر، اندوهناک و مضطر است. دوست دارد همینطور بنشیند و محو جمال وجیه پدر شود. اما بانگ رحیل زده شده و زمین،باید بزرگترین امانت زمان را بر‌گرداند. انگار بیشتر از 63 سال این لیاقت را نداشت.کاش گوش جان داشتیم و ضجه‌ها وشیون‌های زمین را بعد از عروج ختمی مرتبت می‌شنیدیم. هنوز هم با حسرت تمام ادامه دارد.آرام نمی‌گیرد زمین، قرار ندارد زمان..در نایاب، سفری شده.شاید اگر زمین در این فقدان،اندک صبر وتحملی هم داشت با گریه و غم و اضطرار دختر،همه اش را بر باد داد. حالا دختر تنهاتر از همیشه می‌شود. خیلی زود، مادر و حالا پدر را از دست داده...وای دنیا!

 همین دختر پدر از دست داده، وقتی به همسر می‌نگرد غم‌های خودش را فراموش می‌کند چرا که علی، هم عزادار غم سهمگین نبی‌الله الاعظم،عزیزترین جان هستی است و هم همه امانت به دوشش افتاده. خبرهای ناگواری هم از پشت در به گوش می‌رسد.

دختر،اگر تا کنون مادر پدرش بود حالا پشت و پناه همه غریبی‌ها و تنهایی‌های همسر است...جانم علی!

پرده پنجم

پسر ارشد تا مسجد می‌دود. انگار خبر مهمی دارد. به پدر می‌رسد. چشم در چشم می‌شوند. لازم نیست چیزی بگوید. پدر از چشمش می‌خواند و به شتاب با هم به سمت خانه برمی‌گردند. بابا بد زمین می‌خورد.می‌خواهد کمر راست کند.نمی تواند.همه توانش را خرج می‌کند و یا زهرا می‌گوید و پا می‌شود. همه عمرش خدا خدا کرده، اینجا هم همه فکر و ذکرش رضاً به رضائه و تسلیماً لامره است. به خانه می‌رسد. خدا کند همه چیز رو به راه باشد.اما تقدیر این شد تا همه وجودش رو به قبله باشد.

دختربی نظیر، همسر الگو و مادر نمونه، انگار سختی‌های سه ماهه بعد از پدر، استخوان‌هایش را خرد کرده بود. انگار شر بدخواهان، میخ شده بود و به پهلویش فرو رفته بود. انگار نامردی مردمان زهرشده بود و بدنش را بی‌دفاع کرده بود.راستی!در این سن وسال، قد خمیده، دیده اید؟، ندیده اید! روی‌نزار دیده‌اید،ندیده‌اید!، پای افتاده دیده‌اید، ندیده‌اید! .."قد استرجعت الودیعه"..

حالا از یک سو دنیای بی زهرای علی شروع شد؛ علی مظلوم،علی غریب، علی تنها...و از سوئی دیگر، دردانه رسول الله بیشتر از قبل دلشوره علی دارد...دلشوره کوفه،مدینه ،کربلا...تا کربلای چهار،پنج...غزه، لبنان،زینبیه...تا فرودگاه بغداد...

پرده ششم

روضه خوان، از فاطمه می‌گوید. هر طرف می‌زند، با دست پر بر می‌گردد.روضه خوان اشک می‌ریزد. از دختری‌اش برای مادر، از مادری‌اش برای بابا.

 روضه خوان ناله می‌زند، از همسری‌اش، از همسر داری‌اش، از همسر خواهی‌اش ،از خانواده‌داری اش... می‌رسد به وادی مادری ... کم می‌آورد ....

روضه خوان ضجه می‌زند.یک مادر و یک باغ پرثمر، یک مادر و یک دختر کوثر، یک مادر و یک دریا گوهر ...

روضه خوان عمامه از سر برمی‌دارد ...، یک دختر و یک همسر و یک مادر، این همه درد، این همه غم، این همه مصیبت ...

 روضه‌خوان فریاد می‌زند، بر سر می‌‎زند، صورت می‌خراشد، لطمه می‌زند ... یک دردانه و این همه بی‌وفایی... آخرش می‌گوید: دلم برای علی می‌سوزد...یا زهرا

روضه‌خوان فقط زار می‌زند،انگار غم مجسمی همه وجودش را آتش زده،داغ‌دار است، سینه‌ سوخته، با صدائی به عمق همه غم‌های هستی ناله می‌زند:لا یوم کیومک یااباعبدالله...کسی از وسط هیات داد می‌زند: یا زینب...یا زهرا...

[1] . حدیث شریف کسا

[2] . حدیث شریف کسا

منبع: تسنیم

کلیدواژه: امام علی ع حضرت زهرا امام علی ع حضرت زهرا روضه خوان یک مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۲۳۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اجتماع بزرگ صادقیون همراه با تشییع پیکر شهید تازه تفحص شده در مشهد برگزار شد

مدیر کل و مسوول حوزه نمایندگی ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی گفت: مراسم تشییع پیکر پاک شهید تازه تفحص شده هشت سال دفاع مقدس شهید "مجید شخصی شتردار" که چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ از تهران وارد مشهدالرضا(ع) شده است ساعت ۹ صبح امروز، پانزدهم اردیبهشت‌ماه در اجتماع بزرگ صادقیون همزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) در میدان شهدای مشهد مقدس برگزار شد و شرکت کنندگان مسیر میدان شهدا تا حرم مطهر رضوی را برای عرض تسلیت به امام رضا (ع) پیاده طی کردند.

حجت‌ الاسلام والمسلمین مهدی حسن زاده نامقی افزود: پیکر مطهر این شهید والامقام پس از طواف در حرم مطهر رضوی، به بلوک ۱۵ گلزار شهدای بهشت رضا(ع) مشهد مقدس منتقل و در جوار یاران شهیدش به خاک سپرده شد.

وی ادامه داد: این شهید والامقام متولد سال ۴۲ بود که در سن ۱۸ سالگی در تنگه چزابه به درجه رفیع شهادت نائل آمد، اما تاکنون امکان کشف و انتقال پیکر پاکش به کشور میسر نبود.

در این مراسم جمع بسیاری از عاشقان و ارادتمندان اهل بیت (ع) به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) در عرصه میدان شهدای مشهد اجتماع کرده و به عزاداری و مرثیه سرایی پرداختند.

در این اجتماع که از ساعت هشت و ۳۰ دقیقه روز شنبه آغاز شد جمعی از مسوولان اجرایی مشهد و استان خراسان رضوی، امام جمعه مشهد، اقشار مختلف مردم و هیاتهای مذهبی مشهد حضور داشتند.

قرائت قرآن کریم، قرائت صلوات خاصه امام رضا(ع)، مدیحه سرایی توسط مداح اهل بیت (ع)، شعرخوانی با مضمون شهادت امام صادق (ع) از جمله برنامه های این مراسم بود.

در این مراسم عزاداران مکتب جعفری پس از تشییع پیکر شهید تازه تفحص شده، با در دست داشتن پرچم‌های سیاه، سبز و قرمز با زمزمه یا امام رضا (ع) از میدان شهدا به سوی حرم مطهر رضوی حرکت کردند.

این پرچم‌ها با نوشته‌هایی نظیر "مفتخریم که مذهب ما جعفری است"، "لبیک یا امام" و "هیهات منا الذله" ، "یا صادق آل محمد، یا علی ابن موسی الرضا(ع)، یا حسین شهید(ع) و یا ابالفضل(ع)" مزین شده بود.

اجتماع عظیم صادقیون هر سال همزمان با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) در مشهد برپا می‌شود.

امام جعفرصادق(ع) در ۱۷ ربیع‌الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه متولد شدند، آن حضرت در دوران عمر شریف خویش از مکتب نورانی و آسمانی جدش امام سجاد(ع) پیشوای چهارم شیعیان و پدرش امام محمدباقر(ع) کسب فیض کرد و پس از شهادت پدر بزرگوارش در ۳۱ سالگی به امامت رسید و با پایه‌ریزی مکتب جعفری موجب بازسازی و زنده نگه داشتن شریعت محمدی(ص) شد.

دوران امامت ۳۴ ساله ایشان مصادف با اواخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان بود و این امام بزرگوار در ۶۵ سالگی با توطئه‌ منصور عباسی در سال ۱۴۸ هجری به شهادت رسید. مزار شریف آن حضرت در قبرستان بقیع در مدینه‌النبی قرار دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد

دیگر خبرها

  • ادامه جنجال توسل‌جویی علم‌الهدی به شاهنامه | نمی‌دانستید منیژه، زن باده‌نوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
  • پایان پیکار‌های ووشو جوانان دختر مازندران در بابلسر
  • آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)
  • علم‌الهدی: امامتِ سیاسی دشمن دارد و تا امروز هم این دشمنی ادامه داشته
  • علم الهدی: امامت سیاسی دشمن دارد/ امام فقط شاگردپرور و عالم نیست؛ اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است
  • علم‌الهدی : اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمی‌کرد، به او ظلم نمی‌شد/ امامت سیاسی دشمن دارد
  • واکنش دانشگاه علوم خانواده دانشگاه تهران به انتقادات از همکاری با همسر سید ابراهیم رئیسی: جمیله علم الهدی فقط برای هیات جذب اساتید دانشکده تازه تاسیس «علوم خانواده» انتخاب شده، نه کارگروه هیات جذب کل اساتید دانشگاه تهران
  • دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیت‌الله علم‌الهدی
  • اجتماع بزرگ صادقیون همراه با تشییع پیکر شهید تازه تفحص شده در مشهد برگزار شد
  • مراسم تشییع شهدای تازه تفحص شده در اصفهان آغاز شد